سید حسین فاطمی (زاده ۱۲۹۶ در نایین - درگذشته ۱۸ آبان ۱۳۳۳ در تهران) سیاست‌مدار و روزنامه‌نگار ایرانی

دکتر ولقان حسینی متخصص تبلیغات و تجارت الکترونیک برنامه نویس و طراح وب ایرانی سئو کار و گرافیست

سید حسین فاطمی (زاده ۱۲۹۶ در نایین - درگذشته ۱۸ آبان ۱۳۳۳ در تهران) سیاست‌مدار و روزنامه‌نگار ایرانی

۲۷۰ بازديد

این چه حرفیست که در عالم بالاست بهشت، هر کجا وقت خوش افتاد همانجاست بهشت دوزخ از تیرگی بخت درون تو بود، گر درون تیره نباشد همه دنیاست بهشت. راست بگو راست بگو راست، فردوس برینت کجاست؟ راستی آنجا هم هرکس و ناکس خداست؟ بر همه گویند که هشیار باش بر در فردوس نشیند کسی تا که به درگاه قیامت رسی از تو بپرسند که در راه عشق پیرو زرتشت بدی یا مسیح؟ دوزخ ما چشم به راه شماست راست بگو راست بگو راست آنجا نیز باز همین ماجراست؟ این همه تکرار مکن، کفر مگو شکوه مکن بر خدای، پای از این در که که نهادی برون در قل و زنجیر برندت بهشت بهشت همان ناکجاست وای به حالت این سر سنگین تو از تن جداست #بهشت #Paradise


سید حسین فاطمی (زاده ۱۲۹۶ در نایین - درگذشته ۱۸ آبان ۱۳۳۳ در تهران) سیاست‌مدار و روزنامه‌نگار ایرانی و از ۱۳۳۱ تا ۱۳۳۲ وزیر امور خارجه ایران بود که پس از کودتای ۲۸ مرداد توسط حکومت پهلوی اعدام شد. به گفتهٔ دکتر مصدق، فکر ملی شدن نفت پیشنهاد دکتر حسین فاطمی بود. دکتر فاطمی را همراه با دکتر علی شایگان چهره‌های برجسته جناح چپ دولت مصدق می‌نامیدند. او پیش از اعدام از دوبار ترور (یک بار توسط فداییان اسلام و یک بار توسط شعبان جعفری) جان به در برده بود. #فاطمی #ظریف #پهلوی #فرح-پهلوی #28-مرداد


#کم-آبی #افزایش-جمعیت آقا ما ایرانیا تکلیفمون مشخصه. اگه از استرس و بیماری روانی دیوونه نشیم. اگه از فقر و گرسنگی نمیریم. اگه تو جنگ با اسراییل و داعش و شیعه و سنی و ... حتی جنگ داخلی نمیریم یا اگه تو خیابون نگیرن بکشنمون. تا چند سال دیگه از بی آبی حتما میمیریم. خلاص


ای کاش اونی که پا پی ات شده. شریک شراب و می ات شده. مثل من نخوابه.


#ماهواره #داعش وحشیا ریختن ماهواره هامون رو جمع کردن. داعش به مسیحیا گفته یا مسلمون شید یا مالیات بدید. حالا اینا هم سالی یه بار میریزن 120 تومن بهمون ضرر میزنن. میشه ماهی 20 تومن مالیات زندگی تو جمهوری اسلامی. #داعش یه اسم نیست یه تفکر


Imagine there's no countries It isn't hard to do Nothing to kill or die for And no religion too Imagine all the people Living life in peace... #Israel #palestine #Gaza #War


نه دیگه این واسه ما دل نمی شه هر چی من بهش نصیحت می کنم که بابا آدم #عاقل آخه #عاشق نمی شه می گه یا اسم آدم #دل نمی شه یا اگر شد دیگه عاقل نمی شه بش می گم جون دلم چرا از این همه دل یه کدوم مثل تو دیوونه ی زنجیری نیست یه کدوم، یه کدوم صبح تا غروب تو کوچه ول نمی شه می گه یک دل مگه از فولاده که تو این دوره زمونه چششو هم بزاره هیچ چیزی نبینه یا اگر چیزی دید خم به ابروش نیاره می گم آخه بابا جون اون دل فولادی دست کم دنبال کیف خودشه دیگه از #اشک چشش زیر پاش گل نمی شه می گه هر #سکه می شه قلب باشه اما هر چی قلب شد دل نمی شه نه دیگه این باسه ما دل نمی شه بش می گم سکه قلب لااقل کام خودش شیرینه. دیگه هر شهد براش زهر هلاهل نمی شه. بش می گم عزیزکم، جانکم، امیدکم، قلبک بازی گوشم سکه #قلب اقلا قلب است. می شه باش سر کسی کلاه گذاشت، یا کلاهی برداشت. هیچ قلبی مث تو عاطل و باطل نمی شه. توی دل هر چی باشه، به جز از #عشق و #محبت چیزی داخل نمی شه. داش من، از قول ما به این دل واموندت، حالی کن عشق مث دسته چپق باس حتما دو تا سر داشته باشه. آخه #عشق یه سره باعث دردسره. بش بگو عقلم آخه خوب چیزیه. اگه فرهادی شیرینت کو. اگه مجنونی لیلیت کجاست. میگه #مجنون اگه #لیلی داشت دیگه مجنون نمی شد، وقتی هم شد دیگه عاقل نمی شه. بش بگو دست بردار. دیگه دیوونه شدن این همه قمپز نداره. توی دنیا دیوونه فراوونه. مگه تو نوبرشو آوردی؟


این گونه اگر رفتم از این خاک ز من یاد کنید هر جا که پرنده‌ای بشد در قفس آزاد کنید هر جا که دلی‌ شکسته دیدید ز غم شاد کنید هر جا به خرابه‌ای رسیدید آباد کنید این گونه اگر رفتم از این خاک ز من یاد کنید آن دم که دو پیمانه پر از باده کنید یادی هم از این عاشق دلداده کنید آن دم که دلم در عطسه افتاد کنید این گونه اگر رفتم از این خاک ز من یاد کنید در میکده‌ای که باده اندوخته ام آتشکده‌ای که آتش افروخته ام نی‌‌ مسجد و نی‌‌ صومعه نی‌‌ کعبه و دیر در مدرسه که دانش آموخته ام در گرد هم آیید و مرا شاد کنید


ای دل ساده بکش درد که حقت این است از زمانه بشو دل سرد که حقت این است هر چه گفتم مشو عاشق نشنیدی حالا همچو پائیز بشو زرد که حقت این است دیدی آخر دم مردانه بجز لاف نبود بکش از مردم نامرد که حقت این است آنچه بر عاشق دل خسته روا دانستی فلک آخر سرت آورد که حقت این است


این لاله هوش ، از ساقه بچین. پرپر شد، بشود. چشم خدا تر شد ، بشود. و خدا از تو نه بالاتر. نی ، تنهاتر ، تنهاتر

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.